کارکرد خانواده در تنظیم رفتار جنسی
یکی از کارکردهای مهم خانواده، تنظیم رفتار جنسی است. اساسا یکی از هدف های ازدواج و تشکیل خانواده، تامین نیازهای جنسی زن و مرد است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی پیرامون این موضوع خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
چکیده: یکی از کارکردهای مهم خانواده، تنظیم رفتار جنسی است. اساسا یکی از هدف های ازدواج و تشکیل خانواده، تامین نیازهای جنسی زن و مرد است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی پیرامون این موضوع خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1366 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1366 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تنظیم رفتار جنسی
یکی از کارکردهای مهم خانواده، تنظیم روابط جنسی است. اساسا یکی از هدف های ازدواج و تشکیل خانواده، تأمین نیازهای جنسی زن و مرد است. بی شک بدون جذب و انجذاب جنسی و روابط جنسی مطلوب، زندگی زناشویی، با سعادت و شیرینی همراه نخواهد بود. دانشمندان بر این نکته تأکید کرده اند که «مسائل جنسی در زناشویی، نقش مهمی را بازی می کنند، و داشتن روابط جنسی مطلوب، از ضروریات هر خانواده می باشد. اغلب اشکالات خانوادگی مستقیم یا به طور غیرمستقیم، معلول ناسازگاری های جنسی بوده و عامل جنسی در سعادت زناشویی، نقش مهمی را بازی می کند، (استون، ۱۳۷۱، ص ۲۱۳-۲۱۴).
اکنون پرسش ما این است که: دیدگاه اسلام درباره این کار کرد چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، بحث خود را در سه بخش پی می گیریم: نخست به اصل مشروعیت رفتار جنسی از دیدگاه اسلام می پردازیم و در بخش دوم به چهارچوب رفتار جنسی در رویکرد اسلام خواهیم پرداخت و در بخش سوم از دیدگاه اسلام درباره رفتار جنسی زنان بحث خواهیم کرد.
اکنون پرسش ما این است که: دیدگاه اسلام درباره این کار کرد چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، بحث خود را در سه بخش پی می گیریم: نخست به اصل مشروعیت رفتار جنسی از دیدگاه اسلام می پردازیم و در بخش دوم به چهارچوب رفتار جنسی در رویکرد اسلام خواهیم پرداخت و در بخش سوم از دیدگاه اسلام درباره رفتار جنسی زنان بحث خواهیم کرد.
غریزه جنسی در اسلام
بر اساس اندیشه مسلمانان، اسلام دینی واقع نگر است و آموزه ها و تعالیم آن بنا بر مصلحت و مفسده واقعی انسان ها بیان شده است؛ از این رو در بیان احکام خود به واقعیت های زندگی انسان ها نظر داشته است. یکی از واقعیت های زندگی انسانها نیاز آنها به ارضای غریزه جنسی است، که اسلام با نگاهی مثبت بدان نگریسته است.
با دقت در متون اسلامی، با طیف وسیعی از آیات و روایات روبه رو می شویم که در آنها به غریزه جنسی انسان ها پرداخته اند. از سوی دیگر، همه آیات و روایاتی که مسلمانان را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت می کند، به گونه ای به رفتارهای جنسی انسان ها توجه دارد.
از نظر اسلام همسر دوستی، رابطه جنسی و نیاز غریزی انسان ها به جنس مخالف، تدبیری خدایی است که سبب ساز پیوند زن و مرد و در نتیجه، استمرار نسل بشر است. خدا در قرآن می فرماید: یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبث منهما رجالا کثیرا ونساء.. (نساء، ۱)؛ «ای مردم، بترسید از عصیان پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن، خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت...» از این سنخ آیات استفاده می شود که به سبب غریزه جنسی، نسل انسان تداوم می یابد؛ و از جمله بث منهما رجالا کثیرا ونساء به خوبی استفاده می شود که انتشار افراد و تدوام نسل انسان، بر اثر رفتارهای جنسی و ارتباط دو همسر است، و اینکه رابطه زناشویی به منظور تکثیر نسل در متن خلفت قرار داده شده است (مصباح یزدی، ۱۳۷۷، ص۲۴۱). بنابراین، چیزی که فطری انسان است و در طبیعت خلقت بشر وجود دارد، به خودی خود نمی تواند ارزش منفی داشته باشد.
در روایات اسلامی نیز به غریزه جنسی انسان ها اشاره شده و بر ارزش مثبت داشتن آن تأکید شده است. در برخی روایات، علاقه به زنان از جمله اخلاق پیامبران (حر عاملی، ج۱۴، بی تا ص ۹) و از نشانه های ایمان دانسته شده است (همان). همچنین علاقه به زنان به منزله نور چشم پیامبر (همان، ص ۱۰) و لذت بخش ترین چیزها (همان) معرفی شده است. روشن است که علاقه به زنان، گاه به سبب جنبه های عاطفی و گاه به دلیل مسائل جنسی است. . .
این سنخ آیات و روایات که شمار آنها کم نیست، این اندیشه را که ازدواج و ارضای نیاز جنسی را کاری پلید و زشت و شیطانی می داند، و برای آن ارزش منفی قائل می شود، نفی می کنند و تأکید دارند که این گونه اندیشه ها، در قاموس اسلام جایگاهی ندارند. علامه طباطبایی با تأکید بر طبیعی و فطری بودن ارضای غریزه جنسی از نگاه اسلام می نویسند:
اسلام وقتی می خواهد عمل جنسی را با قانون نظام بخشد، اساس قانون گذاری خود را بر خلقت دو آلت تناسلی نرینگی و مادینگی قرار داده است؛ چون دو جهاز تناسلی که در مرد و زن است، که هر دو با کمال دقت ساخته شده و با تمامی بدن نر و ماده بستگی دارد، بیهوده و عبث در جای خود قرار نگرفته، و به باطل خلق نشده است. هر اندیشمندی که در این باره خوب دقت کند، به روشنی در خواهد یافت طبیعت مرد در مجهز شدن به جهاز نرینگی، چیزی غیر از طرف مقابل را نمی طلبد. همچنین طبیعت زن در تجهیز به آلات مادینگی، چیزی جز جهاز طرف مقابل را نمی جوید (طباطبایی، ۱۳۸۴، ص ۶۱-۶۰).
اسلام برخلاف برخی ادیان و مکاتب، رفتارهای جنسی را امری طبیعی و فطری مید اند، که مانند هر نیاز فطری دیگر باید بر آورده شود. استاد شهید مطهری، پس از بیان اینکه مسیحیت «ازدواج» و «علاقه و آمیزش جنسی» را فکری پلید می دانند، به تحلیل این اندیشه پرداخته و با مقایسه آن با اندیشه اسلام، تقابل این دو نوع نگاه را بیان کرده است. وی در این باره می نویسد:
ظاهرا علت اینکه فکر پلیدی علاقه و آمیزش جنسی در میان مسیحیان تا این حد اوج گرفت، تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا، از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت مسیح صورت گرفت. گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست، پلیدی ذاتی این عمل است. به همین جهت روحانیین و مقدسین مسیحی، شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام عمر دانستند؛ و پاپ از میان این چنین افرادی انتخاب می شود. به عقیده ارباب کلیسا تقوا ایجاب می کند که انسان از ازدواج خودداری کند...کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز می شمارد؛ اما این ضرورت، پلیدی ذاتی این کار را از نظر کلیسا از میان نمی برد. علت دیگر جواز ازدواج، دفع افسد به فاسد است؛ یعنی به این وسیله از آمیزش های بی قید و بند مردان و زنان جلوگیری می شود (مطهری، ۱۳۸۵،ص ۶۲۸).
ایشان سپس در مقام مقایسه این نوع نگرش با نگرش اسلام می نویسد:
در اسلام کوچک ترین اشاره ای به پلیدی علاقه جنسی و آثار ناشی از آن نشده است. اسلام مساعی خود را برای تنظیم این علاقه به کار برده است.... از نظر اسلام، علاقه جنسی نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلکه جزء خوی و خلق انبیاست. در حدیثی می خوانیم: من أخلاق الانبیاحب النساء. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیه السلام) طبق آثار و روایات فراوان که رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در کمال صراحت اظهار می کرده اند؛ و برعکس، روش کسانی را که میل به رهبانیت پیدا می کردند، سخت تقبیح می کردند. یکی از اصحاب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به نام عثمان بن مظعون، کار عبادت را به جایی رسانید که همه روزها روزه می گرفت و همه شب تا صبح به نماز می پرداخت. همسر وی جریان را به اطلاع رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) رسانید. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در حالی که آثار خشم از چهره اش هویدا بود، از جا حرکت کرد و پیش عثمان بن مظعون رفت و به او فرمود: ای عثمان، بدان که خدا مرا برای رهبانیت نفرستاده است. شریعت من شریعت فطری آسانی است. من شخصا نماز می خوانم و روزه می گیرم و با همسر خودم نیز آمیزش می کنم. هرکس میخواهد از دین من پیروی کند، باید سنت مرا بپذیرد. ازدواج و آمیزش زن و مرد با یکدیگر، جزء سنت های من است (همان، ص ۶۳۰).
نکته ای که بیانش در پایان این بخش لازم است، این است که راز ارزش مثبت داشتن ارضای غریزه جنسی این است که از نگاه اسلام، غریزه جنسی امری طبیعی و فطری است؛ و چیزی که نظام تکوینی و طبیعی در انسان قرار داده است، نمی تواند دارای ارزش منفی باشد؛ زیرا این امر سبب ساز تناقض میان تکوین و تشریع و ناهماهنگی بین نظام هستی و نظام اخلاقی خواهد بود؛ در صورتی که ما در بخش اصول اسلام در نگرش به خانواده بیان کردیم که از نظر اسلام، نظام تکوینی و طبیعی نه فقط منافاتی با نظام تشریع ندارد، بلکه مکمل آن است. از این منظر، دین و قوانین تشریعی دینی، فطری است و با طبیعت انسان هماهنگ است و رمز فراگیری و جهانی و ابدی بودن دین نیز همین است (مصباح یزدی، ۱۳۷۷، ص ۲۴۳).
با دقت در متون اسلامی، با طیف وسیعی از آیات و روایات روبه رو می شویم که در آنها به غریزه جنسی انسان ها پرداخته اند. از سوی دیگر، همه آیات و روایاتی که مسلمانان را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت می کند، به گونه ای به رفتارهای جنسی انسان ها توجه دارد.
از نظر اسلام همسر دوستی، رابطه جنسی و نیاز غریزی انسان ها به جنس مخالف، تدبیری خدایی است که سبب ساز پیوند زن و مرد و در نتیجه، استمرار نسل بشر است. خدا در قرآن می فرماید: یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبث منهما رجالا کثیرا ونساء.. (نساء، ۱)؛ «ای مردم، بترسید از عصیان پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن، خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت...» از این سنخ آیات استفاده می شود که به سبب غریزه جنسی، نسل انسان تداوم می یابد؛ و از جمله بث منهما رجالا کثیرا ونساء به خوبی استفاده می شود که انتشار افراد و تدوام نسل انسان، بر اثر رفتارهای جنسی و ارتباط دو همسر است، و اینکه رابطه زناشویی به منظور تکثیر نسل در متن خلفت قرار داده شده است (مصباح یزدی، ۱۳۷۷، ص۲۴۱). بنابراین، چیزی که فطری انسان است و در طبیعت خلقت بشر وجود دارد، به خودی خود نمی تواند ارزش منفی داشته باشد.
در روایات اسلامی نیز به غریزه جنسی انسان ها اشاره شده و بر ارزش مثبت داشتن آن تأکید شده است. در برخی روایات، علاقه به زنان از جمله اخلاق پیامبران (حر عاملی، ج۱۴، بی تا ص ۹) و از نشانه های ایمان دانسته شده است (همان). همچنین علاقه به زنان به منزله نور چشم پیامبر (همان، ص ۱۰) و لذت بخش ترین چیزها (همان) معرفی شده است. روشن است که علاقه به زنان، گاه به سبب جنبه های عاطفی و گاه به دلیل مسائل جنسی است. . .
این سنخ آیات و روایات که شمار آنها کم نیست، این اندیشه را که ازدواج و ارضای نیاز جنسی را کاری پلید و زشت و شیطانی می داند، و برای آن ارزش منفی قائل می شود، نفی می کنند و تأکید دارند که این گونه اندیشه ها، در قاموس اسلام جایگاهی ندارند. علامه طباطبایی با تأکید بر طبیعی و فطری بودن ارضای غریزه جنسی از نگاه اسلام می نویسند:
اسلام وقتی می خواهد عمل جنسی را با قانون نظام بخشد، اساس قانون گذاری خود را بر خلقت دو آلت تناسلی نرینگی و مادینگی قرار داده است؛ چون دو جهاز تناسلی که در مرد و زن است، که هر دو با کمال دقت ساخته شده و با تمامی بدن نر و ماده بستگی دارد، بیهوده و عبث در جای خود قرار نگرفته، و به باطل خلق نشده است. هر اندیشمندی که در این باره خوب دقت کند، به روشنی در خواهد یافت طبیعت مرد در مجهز شدن به جهاز نرینگی، چیزی غیر از طرف مقابل را نمی طلبد. همچنین طبیعت زن در تجهیز به آلات مادینگی، چیزی جز جهاز طرف مقابل را نمی جوید (طباطبایی، ۱۳۸۴، ص ۶۱-۶۰).
اسلام برخلاف برخی ادیان و مکاتب، رفتارهای جنسی را امری طبیعی و فطری مید اند، که مانند هر نیاز فطری دیگر باید بر آورده شود. استاد شهید مطهری، پس از بیان اینکه مسیحیت «ازدواج» و «علاقه و آمیزش جنسی» را فکری پلید می دانند، به تحلیل این اندیشه پرداخته و با مقایسه آن با اندیشه اسلام، تقابل این دو نوع نگاه را بیان کرده است. وی در این باره می نویسد:
ظاهرا علت اینکه فکر پلیدی علاقه و آمیزش جنسی در میان مسیحیان تا این حد اوج گرفت، تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا، از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت مسیح صورت گرفت. گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست، پلیدی ذاتی این عمل است. به همین جهت روحانیین و مقدسین مسیحی، شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام عمر دانستند؛ و پاپ از میان این چنین افرادی انتخاب می شود. به عقیده ارباب کلیسا تقوا ایجاب می کند که انسان از ازدواج خودداری کند...کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز می شمارد؛ اما این ضرورت، پلیدی ذاتی این کار را از نظر کلیسا از میان نمی برد. علت دیگر جواز ازدواج، دفع افسد به فاسد است؛ یعنی به این وسیله از آمیزش های بی قید و بند مردان و زنان جلوگیری می شود (مطهری، ۱۳۸۵،ص ۶۲۸).
ایشان سپس در مقام مقایسه این نوع نگرش با نگرش اسلام می نویسد:
در اسلام کوچک ترین اشاره ای به پلیدی علاقه جنسی و آثار ناشی از آن نشده است. اسلام مساعی خود را برای تنظیم این علاقه به کار برده است.... از نظر اسلام، علاقه جنسی نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلکه جزء خوی و خلق انبیاست. در حدیثی می خوانیم: من أخلاق الانبیاحب النساء. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیه السلام) طبق آثار و روایات فراوان که رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در کمال صراحت اظهار می کرده اند؛ و برعکس، روش کسانی را که میل به رهبانیت پیدا می کردند، سخت تقبیح می کردند. یکی از اصحاب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به نام عثمان بن مظعون، کار عبادت را به جایی رسانید که همه روزها روزه می گرفت و همه شب تا صبح به نماز می پرداخت. همسر وی جریان را به اطلاع رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) رسانید. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در حالی که آثار خشم از چهره اش هویدا بود، از جا حرکت کرد و پیش عثمان بن مظعون رفت و به او فرمود: ای عثمان، بدان که خدا مرا برای رهبانیت نفرستاده است. شریعت من شریعت فطری آسانی است. من شخصا نماز می خوانم و روزه می گیرم و با همسر خودم نیز آمیزش می کنم. هرکس میخواهد از دین من پیروی کند، باید سنت مرا بپذیرد. ازدواج و آمیزش زن و مرد با یکدیگر، جزء سنت های من است (همان، ص ۶۳۰).
نکته ای که بیانش در پایان این بخش لازم است، این است که راز ارزش مثبت داشتن ارضای غریزه جنسی این است که از نگاه اسلام، غریزه جنسی امری طبیعی و فطری است؛ و چیزی که نظام تکوینی و طبیعی در انسان قرار داده است، نمی تواند دارای ارزش منفی باشد؛ زیرا این امر سبب ساز تناقض میان تکوین و تشریع و ناهماهنگی بین نظام هستی و نظام اخلاقی خواهد بود؛ در صورتی که ما در بخش اصول اسلام در نگرش به خانواده بیان کردیم که از نظر اسلام، نظام تکوینی و طبیعی نه فقط منافاتی با نظام تشریع ندارد، بلکه مکمل آن است. از این منظر، دین و قوانین تشریعی دینی، فطری است و با طبیعت انسان هماهنگ است و رمز فراگیری و جهانی و ابدی بودن دین نیز همین است (مصباح یزدی، ۱۳۷۷، ص ۲۴۳).
منبع: کتاب «خانواده، اسلام و فمینیسم (تبیین رویکرد اسلام و فمینیسم به کارکردهای خانواده)»
نوشته: اسماعیل چراغی
نوشته: اسماعیل چراغی
بیشتر بخوانید:
مشکلات خانوادههای امروز
مهارت های زندگی و سلامت ارتباط جنسی خانواده (بخش اول)
مهارت های زندگی و سلامت ارتباط جنسی خانواده (بخش دوم)
احکام روابط جنسی خانواده (بخش اول)
احکام روابط جنسی خانواده (بخش دوم)
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}